بیتردید مراد از برانگیختن شماری از پاکترین و بهترین افراد آدمی برای ابلاغ فرامین الاهی به آفریدگان خداوند چیزی جز تحقق دین در اندیشه، گرایش و کنش آنها، که از آن به دینداری تعبیر میشود، نبوده است. دینداری نتیجه و محصول کوششهای سخت و بیوقفه پیامآوران الاهی، اوصیای ایشان و وارثان حقیقی آنها، یعنی دانشمندان راستین امتها است؛ ولی تحقق دین در سطوح گوناگون عام و خاص بشر در گرو دستیابی او به دین است و طبیعی است که روند دستیابی به دین در معرض آفات و آسیبهای بزرگ و کوچک قرار میگیرد و چهبسا آنچه از دین نیست، دینی پنداشته میشود. البته مسلم است که عامه مردم در هر زمینهای، از خواص خود به شدت اثر میپذیرد؛ به همین جهت رسوخ آفات و آسیبها در دانش و گرایش و کنش دینی خواص، عاملی مهم در آسیبزدگی دینداری عوام است. تاریخ، حکایات تلخ و دردناک بسیاری از فرقه فرقهشدن دینداران ادیان مختلف دارد که از رسوخ آفات گوناگون در دینداری خواص آنها پرده برمیدارد؛ پس لازم است برای بهبود دینداری عامه مردم به درمان امراض دینداری خواص نیز پرداخته شود و ازاینرو است که باید آسیبهای دینداری مردم را در سطحی گسترده بررسی کرد. نگاه سطحی به حقایق عمیق اعتقادی و اخلاقی همچون: قضا و قدر ، ایمان، توکل، زهد و ...، رسوخ بدعت، غلو، انحراف و خرافه در تاروپود باورهای دینی و تجزیه و تفکیک حقایق از یکدیگر، که سبب توجه ویژه به برخی و بیتوجهی به برخی دیگر از آنها میشود، ازجمله آسیبهای متعددی است که دامنگیر دین در سطوح گوناگون مردم شده است. فردی پنداشتن دین و اباحیگری هم از آفات شوم دیگری است که با نام دین به خورد دینداران داده شده است. پیراستن دین از آفات و آسیبهای گوناگونی که مردم را از هدف بعثت پیامبران دور میسازد، گامی مهم برای تحقق بخشیدن به آن هدف مقدس است؛ ازاینرو بر ما است تا با شناخت یکایک آسیبها، در رفع آنها بکوشیم. آنچه در این شماره پیش رو دارید، تحلیل و بررسی برخی از مهمترین آسیبهای دینداری است که حوزههای بینش، گرایش و کنش دینی مردم را متأثر ساخته است. باشد که خداوند توفیقمان عطا کند.
کتاب نقد » پاییز 1385 - شماره 40