سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از دانشمندان سؤال و با حکیمان گفتگو و بافقیران همنشینی کنید . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
رسم سلوک
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» رسم سلوک(2)

فرقه های نوپدید شریعت گریز و دنیاطلب!

در بیان تفاوتهای عرفان اصیل دینی و معنویتهای نوپدید اولین مورد خدامحوری عرفان دینی و انسان محوری فرقه های نوپدید بود که از نظر گذشت و اما ادامه این تفاوتها:

2. شریعتمدار بودن در برابر روان انگاری

عمل به فرمان است که سبب پیدایش روح بندگی میشود. عارفان مسلمان عمل به شریعت را برای وصول به حقیقت ضروری دانسته و متخلف را از حقیقت محروم میدانند.
ابن عربی میگوید: «ما نال من جعل الشریعه جانبا شیـئاً و لو بلغ السـماء منـاره؛ هر که از شریعت فاصله گیرد، اگر تا آسمان هم برسد، به چیزی از حقیقت نایل نمی شود.» (مجموعه رسائل: 16)
این در حالی است که بسیاری از فرقه های معنویت گرای امروزی، مخاطبان خویش را به رفتارهایی خلاف شریعت دعوت کنند؛ اگرچه مدعی آن می باشند که ستیز و معارضتی با دین نداشته و با ادیان سازگارند.
عدهای اعضای خود را همچون فدائیان اسماعیلی تربیت میکنند، به گونه ای که آنها را از خانوادههای شان جدا میکنند و به خانه های تیمی و گروهی می برند و از آنها اطاعت مطلق و سرسپردگی بیچون و چرا می خواهند. با آنها ارتباط جنسی نامشروع برقرار میکنند یا آنها را به بعضی از مواد افیونی معتاد میکنند تا کاملاً تابع آنها باشند.
البته چه بسا در هر فرقه از فرقه های معنویت گرای جدید هم بتوان شاهد دستورات عملی بود؛ اما مراد ما از شریعتمداری عرفان دینی، باید و نبایدهای بسیاری است که زندگی را نظام بخشیده و نفس سرکش را مهار میکند؛ درحالیکه فرقه های جدید، نفس آدمی را از سرکشی بازنداشته و قوانین بازدارندهای وضع نمی کنند.
سکولار بودن معنویت گرایی جدید غرب را می توان علت شریعت گریز بودن آن دانست؛ معنویت گرایی غرب با لذت گرایی آزاد از دنیا سازگار است. این تفکر فقط در پی آن است که آشوب های پدید آمده از زندگی ماشینی را از دل انسان بزداید؛ بدون آنکه تغییری در شکل بهره مندی از دنیا پدید آورد.

3. دنیاگریزی در برابر دنیاگرایی

دنیا از دید عارفان مسلمان، سراب هستی نما است؛ از این رو، نباید به آن دل بست چرا که «حب الدنیا راس کل خطیئه» البته نگاه معقول به دنیا و نگریستن به خدا از آینه دنیا، ستودنی است.
اما در فرقه های معنویت گرای جدید، دنیاگرایی تأیید و ترویج می شود. این واقعیت، مبتنی بر اصل سکولاریزم در جهان غرب است. پائولوکوئیلو که با رمانهای جهانگیرش، آمیزه هایی از نوعی معنویت گرایی سرخپوستی و یافته ها و تفکرات خویش را به خوانندگان آثارش القا میکند، با طرح موضوع «افسانه شخصی افراد»، ارضای امیال و هرگونه خواهشی را که فرد از دوران کودکی یا نوجوانی در دل می پرورانده، تجویز میکند و تنها راه تعالی باطنی آدمی را تلاش برای به ثمر رساندن و محقق کردن آن افسانه میداند. او، خطوط قرمز اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی را که مانع از تحقق افسانه شخصی افراد میشود، سدی در برابر رشد و تعالی معنوی آنها دانسته و شهامت عبور از آن خطوط را، عامل پیشرفت میداند. از نظر او، تلاش برای تحقق این افسانه است که به زندگی گرما و معنا بخشیده و نیروی لازم را برای مبارزه و تحمل رنج ها فراهم میآورد.
معنویت گرایی غربی به این باور گراییده که بین لذت جویی بیحد و توجه به باطن و معنا، منافاتی نیست؛ از این رو، بدون محدود ساختن امیال و کنترل خواسته های نفسانی، مدعی راهیابی به حوزه باطن و فضای معنا شد. لذا برخی همچون اوشو، از ارضای بی حد و اندازه غرایز جنسی بدون توجه به معیارها و قراردادهای اخلاقی و حقوقی جوامع، سخن به میان آورده و رشد و تعالی را قرین آن به شمار میآورد. او میگوید:
«لازم نیست که آدمی اعمال خود را تغییر دهد و یا امیال خود را مهار کند؛ بلکه باید همه خواسته هایش را آزادانه کامیاب سازد و فقط نظاره گر باشد.» (الماس های اوشو، ترجمه مرجان فرجی: 13)

4. وحدت گروی در برابر تکثرگرایی (پلورالیزم)

اغلب فرقه های معنویتگرای نوپدید، خود را تکثرگرا (پلورالیستیک) معرفی میکنند. آنها باورهای همه مکاتب را در جایگاه خویش، صحیح دانسته و انتقاد هیچ مکتبی بر مکتب دیگر را درست نمیدانند؛ ازاینرو، باورهای ارائه شده از سوی خود را در تعارض با ادیان نمیدانند و خود را با این مبنا از معرض نقد ادیان خارج میکنند. سایبابا که مبدع یکی از فرقه های نوپدید است، همه ادیان و مذاهب را برابر میداند؛ او میگوید: «همه مذاهب، فقط به یک خدا تعلق دارند و به سوی یک مقصد رهنمونتان میکنند؛ ادیان در اصل، هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند.» (تعلیمات سایبابا(تعلیمات معنوی): 167)
متولی فرقه رام الله در ایران هم میگوید: حقیقت مذهب، عشق است. همه ادیان در اصل یکی هستند. اختلاف از شما است، نه از کلام و روش خداوند. تفرقه در میان تعالیم الهی و بندگان خداوند از مکرهای به ثمر نشسته شیطان است. (جریان هدایت الهی1: 121)
پلورالیسم، راه انتقاد را بر باورهای نادرست مکاتب نوپدید میبندد و این همان چیزی است که آنها خواهان آن هستند. حال آنکه عرفان دینی، ماهیت تکثرگرا ندارد بلکه برخی باورها را حقیقت و برخی را پندار میداند. اگرچه عارفان بر این باورند که آدمیان، پیشانی در برابر هرکسی به خاک سایند و او را عبادت کنند، در حقیقت به دنبال کمالند و کمال بی نقص هم، آفریدگار آنها است؛ پس به زعم ایشان همگان چه مسلمان، چه مسیحی، چه یهودی و چه... در پی خدا هستند اگرچه خود از آن غفلت کنند، ولی این به معنای پلورالیستیک بودن عرفان اسلامی نیست؛ زیرا از نگاه عارفان با آنکه همه انسانها در پی کمال مطلقند، ولی به خطای در بینش مبتلا میشوند؛ همانند تشنه ای که جویای آب است، ولی به خطا، سراب را آب می پندارد.
«و الَذینَ کفرُوا أعْمالُهُمْ کسَرابٍ بِقیعَةٍ یَحْسَبُهُ الظمْآنُ ماء حَتى إذا جاءهُ لمَ یَجِدْهُ شَیْئاً وَ وَجَدَ الله عِنْدَهُ فَوَفَاهُ حِسابَهُ وَ الله سَریعُ الْحِساب؛ و کسانى که کافر شدند، اعمالشان همانند سرابی در بیابان هموار بی آب است که فرد تشنه آن را آب پندارد تا وقتی به آنجا برسد، آبی نیابد و آن کافر، خدا را نزد آن سراب حاضر ببیند که به حساب کارش، تمام و کامل برسد و خداوند حسابرسی سریع است.» (نور:39)

صبح صادق، شماره 414، صفحه 6



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بهمن شریف زاده ( دوشنبه 88/6/9 :: ساعت 12:0 صبح )
»» رسم سلوک(1)

تفاوتهای عرفان و معنویت دینی با معنویت نوپدید

اشاره:
گرایش به معنویت از امور فطری و لابد انسانهاست و هر مقدار انسان به سمت معنویت نیل کند از آنجا که به اصل خود بازگشت کرده است آرامش و طمأنینه بیشتری خواهد یافت. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران که حرکتی بر مبنای دین بود، نزدیک به سه دهه است که در جهان غرب نیز با جهش و خیزشی قابل توجه به سوی مفاهیم باطنی روبه رو هستیم چرا که در جهان مدرن و بی معنای امروز، معنویت و آرامش گمشده اصلی انسان ماشینی است و برای گریز از دنیای مادیت و بر اساس همان نیاز سرشت خود، پرسان پرسان این گمشده پرارزش را جست وجو می کند. در این میان اربابان قدرت، شیادان و ماده پرستانی که معنویت اصیل را خطری برای سودجویی های سیاسی و فرهنگی پست خود می دانند با ارائه نسخه های بدلی و پوچ معنویت انسانهای بسیاری را در توهم آرامش فرو می برند تا هم سدی در برابر عرفان اسلامی بسازند و هم مسکنی برای نیازهای درونی افراد ارائه کنند! امروزه عرفان، معنا، معنویت، باطن و الفاظی از این دست، کلمات رایج و متداولی در محاورات طبقه جوان کشور ما شده است. گرایش مواج عامه مردم جهان به معنویت و مسائل باطنی از یک سو و سابقه کهن عرفان اسلامی در ایران از سوی دیگر، رواجی درخور توجه به عرفان و مسائل عرفانی بخشیده است. اما از سویی شیفتگی گروهی از مسلمانان به تعالیم وارداتی چه بسا به علت کافی نبودن آگاهی ایشان از گنجینه گرانبهای معارف عرفانی باشد که این فقدان هم معلول عدم عرضه عرفان اسلامی به زبان روز است.
«رسم سلوک» سلسله نوشتاری از حجت الاسلام والمسلمین «بهمن شریف زاده» است که برای نیل به این مهم نگاشته شده است. شریف زاده 43 ساله که هم اینک از اساتید برجسته حوزه علمیه تهران است چند سالی در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی سردبیری فصلنامه نقد را به عهده داشت. سردبیری فصلنامه آیین سلوک که فصلنامه ای اخلاقی، عرفانی است که به درج مقالات علمی که در حوزه نقد و بررسی عرفان های غیردینی و صوفی گرایی و اخلاق سکولار و اخلاق و عرفان اسلامی، می پردازد، نیز در کارنامه فعالیتهای او وجود دارد. وی از سال 75 تا 80 مدیریت حوزه علمیه مروی تهران را عهده دار بوده است. کتاب اخلاق الهی که گفتارهای اخلاقی حضرت آیت الله شیخ مجتبی تهرانی از مراجع تقلید می باشد نیز به وسیله شریف زاده تدوین و تحریر شده است.
در چند شماره ابتدای این نوشتار به بیان تفاوتهای عرفان اصیل اسلامی و شبه عرفانهای موجود در بازار فرقه های نو پدید پرداخته شده آنگاه پس از آن انگاره های عرفان ناب شیعی تبیین و بررسی خواهد شد.
(سرویس معارف )


خدامحوری در برابر انسان محوری
اغلب فرقه های معنویتگرای غیردینی جدید در مهد تمدن غرب شکل گرفته و رشد و نما یافته اند؛ تمدنی که بر پایه فکری «اومانیزم» استوار شده و ماهیتی انسان محور دارد؛ از این رو، فرقه های معنویت گرای پدید آمده در بستر این تمدن، اغلب اومانیزمی و انسان محورند.
دنیای غرب با آنکه برای گریز از بحرانهای ناشی از مدرنیزم، به گذشته نگاهی گزینشی کرد و از آن بین، معنویت را برگزید و به آن روی آورد و از شعار چند صد ساله خویش که بشر را منحصر به جسد مادی می دانست دست کشید، ولی هرگز بر اصولی همچون اومانیزم که دنیای مدرن خویش را بر آن بنیان نهاده بود، پشت نکرد. رویکرد دنیای مدرن به معنویت، روی آوردن به خدا و محور قراردادن او در اندیشه و رفتار نبود. بلکه سامان بخشی به معنویتی بود که بر محور انسان می گشت. البته معنای این سخن آن نیست که این فرقه ها را بی خدا بدانیم؛ بلکه سخن از محوریت انسان به جای خدا است که در برخی فرقه ها، این محوریت تا آنجا پیش میرود که خدا در وجود انسان تعقیب می شود و او به خدایی می رسد. محور بودن انسان در معنویت گرایی های نوپدید، مقتضی خارج شدن خدا از غایت و هدف حرکتهای باطنی است. در آموزههای بسیاری از فرقه های معنویت گرای غیردینی، حتی سخنی از خدا و حرکت به سوی او نیست؛ زیرا هدف از حرکت رسیدن به تواناییهای کشف نشده انسان، آرام گرفتن، درمان دردها، رهایی از رنجهای بیرونی و درونی و جایگزین کردن شادمانی (anando) با آن است که این اهداف هم به ادعای آنها، بدون اعتقاد به خدا و پیامبران و فقط با مأوا گزیدن در درون خود، قابل تحصیل است. (هویت، جیمز، «ریلاکسیشن و مدیتیشن»، ترجمه رضا جمالیان، ج:1) درحالیکه عرفان اسلامی، ماهیتی خدامحور دارد؛ به این معنا که خداوند را مطلوب و مقصود حرکت درونی و سیر انفسی انسان دانسته و هر چه غیر از او را بسان ذرهای در حرکت به سوی او میبیند و این نیست مگر از آن رو که عارفان، خداوند را یگانه موجود حقیقی دانسته و هرچه غیر از او را تجلی و اعتبار او میدانند. البته در بین همه تجلیات او، انسان او را مظهر همه اسما و صفات الهی دانسته و برترین تجلی حضرت حق معرفی می کنند؛ از این رو است که آدمی را لایق خلافت الهی و شایسته مقام ولایت میدانند؛ این قابلیت از دیدگاه عارفان در انسانی بروز میکند که بنده و سرسپرده محض خداوند شود. عرفان اسلامی، کمال آدمی را در حرکت پیوسته به سوی بندگی محض خدا میبیند و این بندگی هم فقط با رهیدن از بند خویش و پشت کردن بر خودخواهی پدید میآید. خودخواهی های آدمی نیز فقط پس از پیدایش محبت کامل به خداوند و خالی کردن قلب از حب خویش از بین میرود.
سالک راه معرفت باید از آغاز بکوشد انگیزه ای جز حب خداوند در دل نپروراند. رسیدن به بهشت، گریز از دوزخ، دستیابی به مراتب و مقامات والای مقربان، توانایی بر کرامات و خوارق عادت، هیچکدام نباید غرض از سلوک قرار گیرد؛ بلکه فقط بندگی است که انگیزه سالک راستین است و تا دستیابی و حصولش، انگیزه سالک میماند.
هر اندازه عرفان اسلامی انسان را به فارغ شدن از خود و توجه به خدا دعوت میکند، فرقه های معنویتگرای جدید غیردینی او را به خود و توانایی ها و داشته های خود فرامی خواند. عارفان مسلمان بر این باورند که همه شقاوت ها و بدبختی های آدمی از خودخواهی است و آدمی تا از خود و توجه به خود نرهد، سعادتمند نمیشود؛ حال آنکه در فرقه های جدید معنویتگرا، یکتا مقصد حرکت، خود است؛ فقط به خود دعوت میشود و از خود سخن به میان میآید و این همان چیزی است که سبب تباین دینی عرفان اسلامی از فرقه های جدید معنویت گرا میشود. اکنون میتوان گفت با توجه به همین نقطه افتراق است که از دید عرفان اسلامی نمیتوان به فرقه های پیشگفته، عرفان گفت؛ زیرا معرفتی که عارف از آغاز برای آن، پا در مسیر دشوار سلوک میگذارد و عرفان را برای آن عرفان می نامند، معرفت الله است که ملازم با معرفت به فقر و کاستی خویشتن است. سالک از خویشتن عبور میکند تا به خدا برسد که هرکس خود را به کاستیها شناسد، خداوند را به کمالات خواهد شناخت «من عرف نفسه فقد عرف ربه» (بحارالانوار، ج2، ص32) درحالیکه مقصد و مقصود در فرقه های معنویت گرای غیردینی، خود است؛ پس هر حرکتی انجام شده و هر گامی برداشته شود، برای خود میشود و این نزد عارف مسلمان، بر تشدید گمراهی و نابینایی خواهد افزود.
اکنون با توجه به تباین ذاتی عرفان اسلامی با فرقه های معنویت گرای جدید غرب، به تفاوت های دیگری که ریشه در این تباین دارد، می توان اشاره کرد.

هفته نامه صبح صادق، شماره 413



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بهمن شریف زاده ( دوشنبه 88/6/2 :: ساعت 12:0 صبح )
<      1   2      
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

لطفا با مطالعه وارد بحث شوید
انسان شناسی از منظر احمدی نژاد
مناظره با سید عباس نبوی در مورد رویکرد فرهنگی دولت
در مسائل فرهنگی باید به مکتب امام بازگردیم
مظلومیت یا مدیریت؟
گرایش، گریز و ستیز با دین؛ علل و عوامل
رسم سلوک (3)
جذبه کاذب باطن گرایی های مدرن و غنای عرفان اسلامی
تو زنده ای، من مرده (سرچشمه های عرفان در گفتار و کردار پیامبر)
سرمقاله کتاب نقد شماره 40
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 22
>> بازدید دیروز: 1
>> مجموع بازدیدها: 23746
» درباره من

رسم سلوک
بهمن شریف زاده
این وبلاگ حاوی مقالات، سخنرانی ها و دیگر مطالب علمی حجت الاسلام بهمن شریف زاده است که توسط جمعی از شاگردان ایشان اداره می شود.

» پیوندهای روزانه

صفحه بهمن شریف زاده در پرتال جامع علوم انسانی [25]
[آرشیو(1)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
عرفان[5] . فلسفه[4] . رسم سلوک[3] . سیاست و فرهنگ[2] . اخلاق[2] . فرهنگ و سیاست .
» آرشیو مطالب
فلسفه
عرفان

قالب وبلاگ

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
امام خمینی
امام خامنه ای
شهید بهشتی
شهید مطهری
امام موسی صدر
علامه حسن زاده
آیت الله جوادی آملی
آیت الله مصباح یزدی
آیت الله مجتبی تهرانی
سایتهای مراجع عظام تقلید
بنیاد حکمت اسلامی صدرا
پرتال جامع علوم انسانی
پایگاه مجلات تخصصی نور
ریاست جمهوری

» صفحات اختصاصی

» طراح قالب